وکیل دیوان عدالت اداری

وکیل دیوان عدالت اداری (7)

با گروه عدالت نویسان در وقت و هزینه صرفه جویی کنید

وکیل دیوان عدالت اداری

وکیل برای دیوان عدالت اداری

 وکیل دیوان عدالت اداری جز آن دسته از وکلای دادگستری است که امروزه در میان مردم بسیار مشهور است و افراد بسیار زیادی برای مراجعه به پرونده خود به او مراجعه می کنند. وکیل دیوان عدالت اداری چه کارهایی می تواند انجام دهد و چگونه می تواند به پیشبرد اهداف موکل خود کمک کند؟ در چه مواردی می توان به وکیل دیوان عدالت اداری مراجعه کرد و وکالت پرونده ها را به واگذار کرد؟ برای انعقاد قرارداد با وکیل دیوان عدالت اداری باید در ابتدا تمامی آگاهی های لازم را بدست آورد تا بتوان وکیل خوبی برا برای رسیدگی به جریان پرونده انتخاب کرد.

از آنجایی که دیوان عدالت اداری جز مراجع قضایی مهم و با اهمیتی است که افراد بسیار زیادی به آن مراجعه می کنند و معمولا پرونده هایی که دارای حساسیت موضوعی هستند به آنا ارجاع داده میشوند، به همین دلیل نیز بهترین راه برای احقاق حقوق خود در این مراجع قانونی مهم، کمک گرفتن از وکیل دیوان عدالت اداری است.

وکیل دیوان عدالت اداری بسیار حرفه ای تر و متخصص تر از آن چیزی است که افراد فکر می کنند و دارای تفاوت های حقوقی بسیار زیادی با دیگر افراد است. وکیل دیوان عدالت اداری می تواند جزییات مربوط به تمامی پرونده هایی را که باید به دیوان ارجاع داده شوند را به طور دقیق مطالعه کرده و راه حل آنها را مشخص کند تا از ضایع شدن حقوق موکلان خود جلوگیری کند.

 وکیل دیوان عدالت اداری و عملکرد او در مراجع قضایی

 وکیل دیوان عدالت اداری دارای مهارت ها و تخصص های گوناگونی است که همه افراد از آنها اطلاع دارند و به همین دلیل نیز ممکن است انتخاب نامناسبی رد رابطه با انتخلااب وکیل دیوان عدالت اداری داشته باشند. شاید هنگامی که افراد به وکیل دیوان عدالت اداری مراجعه می کنند با خود فکر کنند که اگر یک وکیل دیوان عدالت اداری دارای کلامی متین و گویا داشته باشد و از ترتیب و مراحل دعاوی حقوقی در دیوان آگاهی داشته باشد، دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد.

هنگامی که وکیل دیوان عدالت اداری در دادگاه حاضر می شود برا اینکه بتواند جریان پرنده را با سرعت بیشتری طی کند و سریعا آن را به نتیجه برسانید از ادله اثبات و قوانین گوناگون استفاده می کند. وکیل دیوان عدالت اداری علاوه بر آنکه دارای تخصص کافی در زمینه پرونده های مربوط به دیوان عدالت اداری است به خوبی می تواند در دادگاه حاضر شود و به دفاع از حقوق موکل خود بپردازد.راه های دفاع از موکل کار هر کسی نیست و نمی توان گفت که کار ساده ای است. وکیل دیوان عدالت اداری با توجه به سال های زیادی که به فعالیت پرداخته است از همه اطلاعات مربوط به دادرسی پرونده های دیوان عدالت اداری اشنایی دارد.

وکیل دیوان عدالت اداری دارای فن مذاکره است. او با تکیه بر دانش و مهارتی که دارد به خوبی می تواند باعث سرعت بخشیدن به جریان حقوقی یک پرونده شود.شاید برخی از افراد با خود فکر کنند که همه وکلا در دادگاه می توانند حضور یابند و در مرجع دیوان عدالت اداری به دفاع از حقوق آنان بپردازد اما حقیقت چیز دیگری است. وکلای با تجربه که دارای سابقه کار درختانی هستند، بهتر از اشخاص دیگر می توانند دفاعیه های خود را از جانب موکل خود ارائه دهند.

وکیل دیوان عدالت اداری و راه های ارتباط با او

یکی از سوالات بسیار مهم و اساسی که ممکن است ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کند آن است که اصلا آیا می توان با وکیل دیوالت اداری ارتباط برقرار کرد؟ برای ارتباط با وکیل دیوان عدالت اداری راه های زیادی وجود دارد که به طور خلاصه به چند مورد از مهمترین و اساسی ترین انسان اشاره می کنیم تا با انها اشنا شوید:

ارتباط تلفنی با وکیل دیوان عدالت اداری: شما می توانید به راحتی از طریق تلفن همراه خود در هرکجا و هر شرایطی که باشید با وکیل دیوان عدالت اداری ارتباط برقرار کنید و سوالات حقوقی خود را از او بپرسید. وکیل دیوان عدالت اداری معمولا به صورت تلفنی به سوالات کوتاه و مختصر پاسخ می دهد. در صورتی که احساس میکنید نیاز به مشاوره بیشتر و طولانی تری با وکیل دیوان عدالت اداری دارید به شما توصیه می کنیم که به صورت حضوری به دفتر وکیل دیوان عدالت اداری مراجعه کنید.

ارتباط آنلاین با وکیل دیوان عدالت اداری: در عصری زندگی می کنیم که در اصطلاح به ان عصر تکنولوژی می گویند. در چنین زمانی معمولا مردم می توانند بیشتر کارهای خود را به راحتی از طریق اینترنت انجام دهند. اینترنتی شدن کارها باعث سهولت در انجام آنها شده است و افرادی که در گذشته نگران جابجایی و طی کردن مسافت طولانی بودند، دیگر با استفاده از ارتباطات آنلاین و اینترنتی به راحتی می توانند بدون مراجعه حضوری  به دفتر وکیل دیوان عدالت اداری از طریق اینترنت پاسخ همه پرسش های خود را بدست آورند.

ارتباط حضوری با وکیل دیوان عدالت اداری: در مواقعی که دیگر مشاوره غیر حضوری در جریان مشاوره گرفتن از وکیل دیوان عدالت اداری ار ساز نمی باشد و جریان پرونده به نحوی است که نیاز به بررسی های بیشتری دارد، افراد مجبور هستند تا به صورت حضوری به دفتر وکالت وکیل دی.ان عدالت اداری مراجعه کنند. مراجعه حضوری به دفتر وکیل دیوان عدالت اداری هم دارای مزایا و فواید بسیاری است. در جلسات مشاوره حضوری با وکیل دیوان عدالت اداری موضوعات به صورت دقیق تر و بسیار گسترده تری مورد تحلیل قرار میگیرند.

وکیل دیوان عدالت اداری چه توانایی هایی دارد؟

 وکیل دیوان عدالت اداری دارای توانایی های مختلفی است. افراد یکه قصد دارند وکالت پرونده خود را به وکیل دیوان عدالت اداری بسپارند باید در ابتدا با این ویژگی ها و توانایی ها آشنایی پیدا کنند و سپس اقدامات لازم را انجام دهند.

اولین و مهم ترین ویژگی وکیل دیوان عدالت اداری آن است که دارای صبر و حوصله بسیار زیادی است. از آنجایی که جریان پرونده ها در دیوان عدالت اداری و مراجع قانونی وابسته به آن دارای مراحل مختلفی است و ممکن است در برخی از مواقع طولانی به نظر آید، وکیل دیوان عدالت اداری با صبر و بردباری بسیار زیادی این مراحل را طی می کند و به موکلان خود نیز توصیه می کند تا شکیبایی داشته باشند. شکیبایی در جریان چنین پرونده هایی باعث پیشبرد هرچه سریعتر و بهتر پرونده می گردد.

دومین ویژگی که می توان برای وکیل دیوان عدالت اداری به ان اشاره کرد، توانایی لایحه نویسی و تنظیم دادخواست و دیگر اسناد قانونی است. معمولا وکیل دیوان عدالت اداری می تواند اسنادی را تنظیم کند که در دیوان عدالت اداری دارای اعتبار باشند و قابلیت استناد داشته باشند. چنین مدارک و اسناد قانونی را هر کسی نمی تواند تنظیم کند و وکیل دیوان عدالت اداری تنها کسی است که می تواند چنین مدارکی را تهیه و آماده کند.

 وکیل دیوان عدالت اداری دارای توانایی های گسترده ای است. یکی از اساسی ترین و مهم ترین توانایی های وکیل دیوان عدالت اداری آن است که در جریان دادرسی پرونده های مختلف، تمامی اطلاعات لازم را به موکلان خود ارائه می دهد. افرادی که از قوانین و قواعد حقوقی اشنایی دارند معمولا در نگاه اولی که با دیوان عدالت اداری آشنا می شوند دچار استرس فراوانی می شوند و نمی دانند باید چه کار کنند. وکیل دیوان عدالت اداری به انها کمک می کند تا این مراحل را با موفقیت و آرامش طی کنند.

وکیل دیوان عدالت اداری؛ راه نجات مردم

آخرین و مهمترین راهی که برای افراد وجود دارد تا جیان پرونده خود را در دستگاه دیوان عدالت اداری به خوبی پیش ببرند، مراجعه به وکیل دیوان عدالت اداری می باشد. وکیل دیوان عدالت اداری بر اساس تجربه و مهارتی که دارد می تواند بهترین عملکرد را در دیوان عدالت اداری داشته باشد و همین موضوع باعث می شود تا جریان دادرسی چنین پرونده هایی با موفقیت طی شود و به نتیجه مطلوب و صحیح یحیی برسد.

 وکیل دیوان عدالت اداری شخصی است که می تواند تمامی مسائل پیچیده مربوط به پرونده های دیوان عدالت اداری را رد کوتاه ترین زمان ممکن حل کند  به نتیجه برساند. هزینه وکیل دیوان عدالت اداری در مقایسه با خدمات ارزنده ای که ارائه می دهد کاملا مقرون به صرفه و اقتصادی است و همه مردم می توانند به راحتی از این خدمات استفاده کنند.

وکیل دیوان عدالت اداری و کارکرد آن در جامعه

دیوان عدالت اداری از جمله مراجع قضایی بسیار مهم در کشور محسوب می شود که نقش حیاتی در برقراری عدالت ایفا می کند. به عبارت ساده تر دیوان عدالت اداری از مهمترین ابزارهای قانون گذار در برقراری عدالت اجتماعی در سطوح بالای مدیریتی محسوب می شود. از این رو کاملا مشخص است که تمامی عناصر مربوط به این عنصر مهم قانونی مانند وکیل دیوان عدالت اداری می تواند اثرگذاری بالایی در جامعه داشته باشد. در واقع مادامی کارکرد مفاهیم مهمی مانند وکیل دیوان عدالت اداری در جامعه پر رنگ تر باشد عملا می توانیم شاهد متبلور شدن عدالت در سطح اجتماع باشیم. حال آیا امروز شاهد این چنین فضایی هستیم؟

بگذارید کمی ساده تر توضیح دهیم. همانطور که از نام ” دیوان عالی اداری ” مشخص است، اساسا این مرجع قضایی به مفهوم ” اداری ” یا بهتر بیان کنیم، ” دولتی ” اشاره ” دارد. بنابراین می توانیم این گونه بگوییم که یک سوی دیوان عدالت اداری همواره دولت یا دستگاه های دولتی و اداری قرار دارد. معمولا در این موارد دولت یا دستگاه های وابسته به آن در طرف خوانده قرار می گیرد و در طرف دیگر به عنوان خواهان ممکن است شخصیت حقوقی یا حقیقی دیگری حضور داشته باشد.

از این رو اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم وکیل دیوان عدالت اداری باید در این مرجع قضایی سعی کند که با دولت یا نهاد های دولتی رقابت کند. اصول رقابت بین یک شخصیت حقوقی یا یک شخصیت حقیقی، شانس چندانی برای شخصیت حقیقی وجود ندارد. چرا که همواره دولت  یا سایر نهاد ها قدرت بالاتری در اختیار دارند. بنابراین اساسا وکیل دیوان عدالت اداری کار سختی پیش رو خواهد داشت. چرا که کمترین کاری که نهاد های دولتی و پرقدرت اداری می توانند انجام دهند این است که اساسا روند پرونده را به قدری کند و مستهلک کنند که عملا شاکی یا حتی خود دستگاه قضا از پیگیری آن منصرف می شوند. به هر حال از وکیل دیوان عدالت اداری این انتظار می رود که بتواند در برابر این چنین اتفاقات ایستادگی کند و سعی کند پرونده موکل خود را پیش ببرد. اما چگونه؟ با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.

دولت، مجری قانون با اختیارات مشخص

در قانون اساسی کشور دولت به عنوان مجری قانون شناخته شده است. در واقع دولت به عنوان بالاترین شخصیت اجرایی در کشور قوانین تعریف شده توسط قانون گذار را در جامعه اجرا می کند و کاری جز این ندارد. قانون گذار برای این که دولت بتواند این قوانین را به طور کلی در جامعه پیاده کند ابزارهای قانونی و اختیاراتی به آن داده است. اما مسئله ای که وجود دارد این است که هر قدرت و اختیاراتی می تواند موجب سوء استفاده را فراهم بیاورید.

به بیان ساده تر دولت و نهاد های دولتی این قدرت را دارند که در حیطه کاری خودشان قوانینی منطبق بر قوانین کشور وضع کننده و آن را به اجرا در بیاورند. این اختیاری است که قانون گذار در اختیار دولت و نهادهای وابسته به آن قرار داده است. از طرف دیگر دولت و نهاد های دولت ضامن اجرای قوانین مصوب هستند. در واقع هر قانونی که در کشور وجود دارد باید توسط دولت و نهاد های مختلف آن اجرا شود.

از این رو از نظر قضایی دولت و نهاد های دولتی دارای دو حساسیت بسیار عمده هستند. اول این که این نهاد ها دارای ابزارهای قانونی و اجرایی قوی هستند. این ابزارها قدرتی را در اختیار این نهاد ها قرار می دهد که در صورت عدم مدیریت درست می تواند موجب ناعدالتی در جامعه را فراهم کند. از طرف دیگر دولت و نهاد های وابسته به آن مسئول اصلی اجرایی شدن قوانین است. از این رو اجرای ناقص یا اجرای خلاف این قوانین و یا حتی عدم اجرای برخی از قوانین می تواند تبعات کاملا قانونی داشته باشد. در واقع قوه مجریه این حق را دارد که در هر موقعیت و زمانی که مدارک کامل و کافی داشته باشد نسبت به پیگیری قوانین تصویب شده و یا نسبت به استفاده از ابزارهای قانونی اقدام کنند.

بنابراین اگر بخواهیم واقع بینانه تر به موضوع نگاه کنیم می توانیم اینگونه بیان کنیم که اساسا وکیل دیوان عدالت اداری کسی است که باید بتواند یک نهاد دولتی را از دو دیدگاه ابزارهای قدرتی و وظایف اجرایی مورد بررسی قرار دهد. بر این اساس حتی دادستان به عنوان نماینده عموم مردم می تواند بدون داشتن شکایت شخصی یا فردی اقدام به اقامه دعوی علیه دولت یا نهادی خاص از دولت کند.

بنابراین اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم، اساسا دادگاه دیوان عالی اداری جایی است که در آن نهاد های دولتی از نظر نوع اجرایی شدن قوانین و همچنین از بعد تاثیرات اجتماعی مورد چالش های قانونی قرار می گیرد.

بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنیم که شما در یک شرکت یا نهاد دولتی مشغول به کار هستید. همانطور که میدانید وزیر رفاه کشور سالانه نرخ مشخصی را برای اعطای وام، دستمزد و … مشخص می کند. در واقع این اعداد و ارقام تماما واقعی است. حال بر اساس این اطلاعات می دانید که حقوق شما چقدر است. حال اگر حقوق دریافتی شما کمتر از آن چیزی است که انتظارش را می کشید شما می توانید نسبت  به اجرایی نشدن یا بد اجرا شدن قوانین مربوط به این مسئله و با کمک وکیل دیوان عدالت اداری شکایت خودتان را تقدم دیوان عالی اداری کنید.

وکیل دیوان عدالت اداری و کار سختی که در به عهده دارد.

نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که برخی تصور می کنند حضور در دیوان عالی اداری و طرح شکایت از دولت یا نهادهای وابسته به آن کار چندان ساده ای  نباشد. در واقع این تصویر وجود داشته و دارد که دیوان عالی اداری عمدتا رای ها را به سمت دولت هدایت می کند. زیرا همه می دانیم که در هر صورت دولت صاحب اجرایی کشور است و از قدرت نفوذ بالایی برخوردار است.

اما نکته  مهمی که باید به آن توجه داشته باشید اساسا این است که در این مرجع قضایی اصولا این دولت و نهاد های دولتی است که به عنوان خوانده حضور پیدا می کنند. از طرف دیگر این مرجع قضایی روزها و ماه ها نهاد های مختلف دولتی برخوردارند. از این رو اساسا به نظر می رسد تصور گفته شده در بالا چندان درست نباشد.

در واقع در صوتی که فرد دارای دلایل کافی و مدارک مشخص باشد و همچنین از یک وکیل دیوان عدالت اداری مجرب استفاده کرده باشد، اساسا می تواند حق خود را از آن نهاد اداری بستاند.

اما همانطور که گفتیم دولت و نهاد های مربوط به آن حداقل این قدرت را دارند که مدت زمان بررسی پرونده را طولانی تر کنند. از این رو این پرونده تبدیل به یک پرونده فرسایشی غیر قابل حل می شود و این دقیقا چیزی است که در این نوع دعوی ها وجود دارد. این چیزی است که وکیل دیوان عدالت اداری باید به آن توجه کافی و کامل داشته باشد. در واقع از یک وکیل دیوان عدالت اداری این انتظار می رود که نگذارد پرونده به این مسیر کشیده شود.

ابزارهای غیر رسمی در اختیار نهاد های دولتی

همانطور که گفتیم دیوان عالی اداری و وکیل دیوان عدالت اداری از مهمترین مفاهیم قضایی در کشور محسوب می شود و به عنوان یک نهاد مهم برقراری عدالت اجتماعی از جایگاه رفیعی برخوردار است. با توجه به آمار و ارقام و با توجه به تاریخچه پرونده ها عملا می توان گفت که تا حد زیادی این نهاد سعی کرده است به درستی تصمیم گیری کند. اما مسئله ای که وجود دارد این است که مادامی که این نهاد به درستی عمل کند در جامعه شاهد جریان داشتن عدالت خواهیم بود. اما چیزی که می بینیم کاملا برعکس است.

این در حالی است که از دیوان عالی اداری نمی توان شکایتی داشت. بلکه مسئله اصلی در جای دیگری نهفته شده است. به عبارت ساده تر مسئله اصلی در ابزارهای غیر رسمی است که در اختیار دولت و نهاد های دولتی قرار دارد. در واقع دولت نقش مهم دیگری در کشور ایفا می کند. دولت به عنوان بزرگ ترین تولید کننده و مصرف کننده محسوب می شود و اگر بخواهیم واق بینانه تر به موضوع نگاه کنیم، دولت به عنوان پیمانکار مهم بسیاری از افراد جامعه محسوب می شود.

با توجه به شرایط نه چندان مساعد اقتصادی و وابسته شدن کارگرها به کارفرما ها، عملا این کارفرما است که می تواند تعیین کند چه چیزی مناسب است و چه کاری باید انجام شود. از این رو کاملا قبل پیش بینی است که یک کارگر یا یک کارمند در اکثر موارد توانایی ارسال شکایت و بررسی دعوی در دیوان عالی اداری را ندارد. این مسئله می تواند ریشه در کودکی فرد داشته باشد. اما در هر صورت این فرد تحت شرایط مختلف مجبور به تمکین کارفرما دارد. زیرا کارفرما بر اساس وضعیت اقتصادی امروز کشور این ابزار را می تواند در اختیار داشته باشد که کارگر را مجبور به هر کاری کند.

به طور مثال اگر شما به عنوان یک کارمند در سازمانی مطرح مشغول به کار باشید و تصور کنید که حقی از شما ضایع شده باشد، با اولین اقدام و استفاده از وکیل دیوان عدالت اداری عملا دسترسی شما به سازمان قطع می شود و این یک داستان تکراری است. پس وقتی یک فرد نمی خواهد به هر دلیل اخراج شود، عملا سعی می کند به هر خواسته کارفرما تن دهد.

وکیل دیوان عدالت اداری و قانون اساسی

جالب است بدانید که دستگاه دیوان عدالت اداری تا جایی برای قانونگذار کشور ما دارای اهمیت است که صراحتا در قانون اساسی نیز به آن اشاره کرده است. همین موضوع باعث شده است تا میزان حساسیت کاری وکیل دیوان عدالت اداری بسیار زیاد باشد. به موارد زیر در مورد دیوان عدالت اداری دقت کنید:

به‏ منظور رسیدگی‏ به‏ شکایات‏، تظلمات‏ و اعتراضات‏ مردم‏ نسبت‏ به‏ مأمورین‏ یا واحدها یا آیین‏ نامه‏ های‏ دولتی‏ و احقاق‏ حقوق‏ آنها، دیوانی‏ به‏ نام‏ “دیوان‏ عدالت‏ اداری‏” زیر نظر رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ تاسیس‏ می‏ گردد. حدود اختیارات‏ و نحوه‏ عمل‏ این‏ دیوان‏ را قانون‏ تعیین‏ می‏ کند. بر اساس‏ حق‏ نظارت‏ قوه‏ قضائیه‏ نسبت‏ به‏ حسن‏ جریان‏ امور و اجرای‏ صحیح‏ قوانین‏ در دستگاه‏ های‏ اداری‏ سازمانی‏ به‏ نام‏ سازمان‏ بازرسی‏ کل‏ کشور” زیر نظر رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏ تشکیل‏ می‏ گردد. حدود اختیارات‏ و وظایف‏ این‏ سازمان‏ را قانون‏ تعیین‏ می‏ کند.

‎‎‎‎‎‎

 وکیل دیوان عدالت اداری و اعاده دادرسی

یکی از وظایف اصلی وکیل دیوان عدالت اداری ان است که اقدام به اعاده دادرسیی می کند. اعاده دادرسی در قانون به موارد مختلفی تقسیم می شود که وکیل دیوان عدالت اداری به خوبی با انها اشنایی دارد. در مورد احکام قطعی به جهات ذیل می­توان دادخواست اعاده دادرسی تقدیم نمود:

الف– حکم، خارج از موضوع شکایت صادر شده باشد.

ب- حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد.

پ- در مفاد حکم، تضاد وجود داشته باشد.

ت- حکم صادر شده با حکم دیگری در خصوص همان دعوی و اصحاب آن، که قبلاً توسط همان شعبه یا شعبه دیگر صادر شده است، متعارض بوده بدون آن که سبب قانونی موجب این تعارض باشد.

ث- حکم، مستند به اسنادی باشد که پس از صدور، جعلی بودن و یا عدم اعتبار آنها به موجب حکم مراجع صالح قانونی ثابت شده باشد.

ج- پس از صدور حکم، اسناد و دلایلی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست ‌کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و دلایل یاد شده در جریان دادرسی در اختیار وی نبوده است.

در مورد اعاده دادرسی توسط وکیل دیوان عدالت اداری دقت کنید:

دادخواست اعاده دادرسی که توسط وکیل دیوان عدالت اداری تنظیم می شود با رعایت مواد مربوط به دادخواست مندرج در این قانون با ذکر جهتی که موجب اعاده دادرسی شده است، به شعبه صادرکننده رای تقدیم می‌شود. هزینه دادخواست اعاده دادرسی برابر هزینه تقدیم دادخواست به شعب تجدیدنظر دیوان است.

رسیدگی به دادخواست اعاده دادرسی در صلاحیت شعبه صادرکننده حکم قطعی است. شعبه مذکور در ابتداء در مورد قبول یا رد این دادخواست قرار لازم را صادر می‌نماید و در صورت قبول دادخواست مبادرت به رسیدگی ماهوی می‌کند.

شعبه رسیدگی‌کننده به اعاده دادرسی می‌تواند در صورت احراز ضرورت، دستور توقف اجرای حکم مورد تقاضای اعاده دادرسی را صادر نماید.  هرگاه شعبه دادخواست اعاده دادرسی را وارد تشخیص دهد، حکم مورد تقاضای اعاده دادرسی را نقض و حکم مقتضی صادر می‌نماید.

در صورتی که دادخواست اعاده دادرسی راجع به قسمتی از حکم باشد، فقط همان قسمت نقض یا اصلاح می‌گردد. چنانچه جهت دادخواست اعاده دادرسی، مغایرت دو حکم باشد، شعبه رسیدگی ‌کننده پس از قبول اعاده دادرسی، حکم دوم را نقض می‌نماید و حکم اول به قوت خود باقی مي‌ماند. حکمی که پس از اعاده دادرسی صادر می‌گردد، قابل اعاده دادرسی مجدد از همان جهت نیست. در اعاده دادرسی به هیچ عنوان شخص دیگری غیر از طرفین دعوی، وکیل یا قائم‌مقام و یا نماینده قانونی آنان، نمی‌تواند وارد دعوی شود.

حضور وکیل دیوان عدالت اداری در جریان پرونده های مربوط به اجرای احکام

 وکیل دیوان عدالت اداری در جریان پرونده هایی که توسط این دستگاه قضایی به اجرای احکام صادر می شوند هم دارای نقش اساسی و بسیار مهمی است. شعب دیوان پس از ابلاغ رای به محکومٌ ‌علیه یک نسخه از آن را به انضمام پرونده به واحد اجرای احکام دیوان ارسال می‌نمایند. محکومٌ‌ علیه مکلف است ظرف مدت یک ماه نسبت به اجرای کامل آن یا جلب رضایت محکومٌ ‌له اقدام و نتیجه را به‌طور کتبی به واحد اجرای احکام دیوان گزارش نماید.

هرگاه پس از انتشار رأی هیأت عمومی دیوان در روزنامه رسمی کشور مسئولان ذي‌ربط از اجرای آن استنكاف نماينده، به تقاضاي ذي‌نفع يا رئيس ديوان و با حكم يكي از شعب ديوان، مستنکف به انفصال موقت از خدمات دولتي به مدت سه‌ ماه تا يك ‌سال و جبران خسارت وارده محكوم مي‌شود.

تقاضای ذی‌نفع برای اجرای آراء هیأت عمومی، باید به صورت تقدیم دادخواست باشد. افرادی که از عدم اجرای آراء هیأت عمومی در مورد ابطال مصوبه مطلع می‌شوند، می‌توانند موضوع را به رئیس دیوان منعکس نمایند تا رئیس دیوان نسبت به پیگیری موضوع از طریق شعب دیوان اقدام نماید.در صورت استنکاف شخص یا مرجع محکومٌ ‌علیه از اجرای حکم قطعی، واحد اجرای احکام دیوان، مراتب را به رئیس دیوان گزارش می‌کند.

رئیس دیوان بلافاصله پرونده را به شعبه صادرکننده رای قطعی ارجاع می‌نماید. شعبه مذکور موظف است خارج از نوبت به موضوع استنکاف رسیدگی و رای مقتضی صادر و پرونده را جهت اقدامات بعدی به واحد اجرای احکام دیوان ارسال نماید.

در مواردی که اجرای حکم، مستلزم اتخاذ تصمیم توسط شورا، هیأت و یا کمیسیونی مرکب از دو یا چند نفر باشد و اعضاء آنها از تبعیت حکم صادر شده استنکاف نمایند، تمامی اعضاء مؤثر در مخالفت با حکم دیوان، مستنکف شناخته می‌شوند.مرجع رسیدگی به استنکاف از رأی هیأت عمومی، شعب تجدیدنظر دیوان است.

شعبه رسیدگی‌کننده به استنکاف ابتداء شخص یا اشخاص مستنکف را احضار و موضوع را به آنها تفهیم می‌نماید. چنانچه مستنکف استمهال کند، حداکثر یک هفته جهت اجرای حکم و اعلام به دیوان به وی مهلت داده می‌شود و در غیر این صورت و یا پس از انقضای مهلت، مشمول حکم مقرر در قانون قرار مي‌گيرد.

مسائلی که در مورد اجرای احکام در دیوان عدالت اداری باید بدانید:

 در صورتي كه محكومٌ ‌عليه از اجرای رأی، استنکاف نماید با رأي شعبه صادر كننده حكم، به انفصال موقت از خدمات دولتي تا پنج سال و جبران خسارت وارده محكوم مي‌شود. راي صادر شده ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در شعبه تجدیدنظر دیوان مي‌باشد و در صورتی که رأی مذکور در شعبه تجدیدنظر صادر شده باشد به شعبه هم عرض ارجاع می‌گردد.

طرح مجدد پرونده در موارد اعلام اشتباه قاضی و یا خلاف بیّن شرع یا قانون، مانع از اجرای حکم قطعی دیوان نیست مگر آن که شعبه رسیدگی‌کننده قرار توقف اجرای حکم را صادر نماید.

چنانچه در جریان اجرای آراء دیوان، راجع به نحوه اجرای رأی بین طرفین توافقی شود و محکومٌ ‌علیه به تعهدات خود عمل ننماید، محکومٌ ‌له می‌تواند ادامه عملیات اجرایی را درخواست کند و واحد اجرای احکام دیوان با اجرای رأی دیوان یا توافق، موضوع را پیگیری می‌نماید.

در مواردی که محکومٌ ‌علیه در مقام اجرای احکام قطعی دیوان، به موانع قانونی استناد نماید و یا به جهتی امکان عملی اجرای حکم نباشد و این جهات به تشخیص دادرس اجرای احکام دیوان، موجه شناخته شود، از موارد اعاده دادرسی تلقی و پرونده به منظور رسیدگی به این جهات به شعبه صادرکننده رای قطعی ارجاع می‌گردد. شعبه مزبور در صورت تأیید وجود مانع قانونی و یا عدم امکان اجرای حکم، رأی مقتضی به جبران خسارت و یا تعیین جایگزین محکومٌ ‌به صادر می‌نماید. در غیر این صورت قرار رد صادر و پرونده برای ادامه عملیات اجرائی به واحد اجرای احکام دیوان اعاده می‌شود. رأی و یا قرار صادر شده در این مرحله قطعی است.

در مواردی که اجرای حکم قطعی از اختیار محکومٌ ‌علیه خارج و یا موکول به تمهید مقدماتی از سوی مرجع دیگری غیر از محکومٌ ‌علیه باشد و مرجع اخیر در جریان دادرسی وارد نشده باشد، ظرف یک ماه از تاریخ اعلام، مرجع یاد شده می‌تواند به رأی صادر شده اعتراض کند و شعبه صادرکننده رای قطعی باید به موضوع رسیدگی و اظهار نظر نماید. این رای قطعی و لازم‌الاجراء است.

چنانچه دادرس اجرای احکام دیوان، رأی شعبه دیوان را مبهم بداند، به نحوی که اجرای آن امکان نداشته باشد با ذکر مورد ابهام از شعبه صادرکننده رای تقاضای رفع ابهام می‌نماید. نظر شعبه در خصوص رفع ابهام، برای دادرس اجرای احکام دیوان، لازم‌الاتباع است.

 رسیدگی در شعب تجدیدنظر توسط وکیل دیوان عدالت اداری

کلیه آراء شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم‌مقام و یا نماینده قانونی آنها ( وکیل دیوان عدالت اداری)، قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر است. مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه از تاریخ ابلاغ است.

تجدیدنظرخواهی با تقدیم دادخواست به دفتر شعبه صادر کننده رای یا دبیرخانه یا دفاتر اداری دیوان انجام می‌گیرد. دادخواست تجدیدنظر توسط رئیس دیوان به یکی از شعب تجدیدنظر ارجاع می‌شود. دادخواست تجدیدنظر باید روی برگه‌های مخصوص نوشته شود و حاوی نکات زیر باشدمشخصات و اقامتگاه تجدیدنظرخواه – شماره و تاریخ رای تجدیدنظرخواسته – شعبه صادرکننده رای تجدیدنظرخواسته – تاریخ ابلاغ رای تجدیدنظرخواسته – دلایل و جهات تجدیدنظرخواهی

 چنانچه دادخواست تجدیدنظر، فاقد مشخصات تجدیدنظرخواه یا اقامتگاه او باشد، پس از انقضاء مهلت تجدیدنظرخواهی، دادخواست به موجب قرار مدیر دفتر شعبه تجدیدنظر، رد می‌شود. این قرار قطعی است. در سایر موارد نقص دادخواست تجدیدنظر این قانون اقدام می‌گردد. اگر دادخواست تجدیدنظر، خارج از مهلت مقرر تسلیم شده باشد، شعبه تجدیدنظر قرار رد دادخواست را صادر می‌کند.

عدم رعایت شرایط قانونی دادخواست و یا عدم رفع نقص آن در موعد مقرر قانونی در مرحله بدوی، موجب نقض رأی در مرحله تجدیدنظر نیست. در این موارد شعبه تجدیدنظر به دادخواست دهنده بدوی اخطار می‌کند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدام نماید. در صورت عدم اقدام و همچنین در صورتی که سمت دادخواست دهنده محرز نباشد رأی صادر شده نقض و قرار رد دعوی صادر می‌شود.

چنانچه شعبه تجدیدنظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد، ارقام، سهو قلم، مشخصات طرفین و یا از قلم‌‌افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده، اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رأی، آن را تایید مي‌کند.

چنانچه شعبه تجدیدنظر ایراد تجدیدنظرخواه را وارد تشخیص ندهد، رای شعبه بدوی را تایید و در غیر این صورت آن را نقض و پس از رسیدگی ماهوی، مبادرت به صدور رأی می‌نماید.

شعبه تجدیدنظر در صورتی که قرار مورد تجدیدنظرخواهی را مطابق با موازین قانونی تشخیص دهد، آن را تأیید می‌کند. در غیر این صورت پس از نقض قرار، پرونده را برای رسیدگی ماهوی به شعبه صادر کننده قرار عودت می‌نماید.

هرگاه در مرحله تجدیدنظر تقاضای صدور دستور موقت شود، اتخاذ تصمیم با شعبه تجدیدنظر است. اجرای دستور موقت مستلزم تایید رئیس دیوان است. دستور موقت صادر شده از شعبه بدوی مادام که توسط مرجع تجدیدنظر لغو نگردد، به قوت خود باقی است.

ادامه مراحل مربوط به رسیدگی در شعب تجدید نظر توسط وکیل دیوان عدالت اداری:

چنانچه قاضی شعبه بدوی صادر کننده رای پی به اشتباه خود ببرد و پرونده به هر علتي به شعبه تجدیدنظر نرفته باشد، با ذکر دلیل پرونده را از طریق رئیس دیوان به شعبه تجدیدنظر ارسال می‌کند. شعبه یاد شده با توجه به دلیل ابرازی و در صورت وارد دانستن اشتباه، رای صادر شده را نقض می‌نماید و هرگاه رأی صادره به صورت قرار باشد پرونده را جهت ادامه رسیدگی به شعبه بدوی اعاده و در غیر این صورت اقدام به رسیدگی ماهوی مي‌کند.

در صورتی که حداقل یک قاضی از دو قاضی و یا دو قاضی از سه قاضی صادرکننده رای در شعبه تجدیدنظر، پی به اشتباه شکلی یا ماهوی خود ببرند، مراتب را با ذکر دلیل به رئیس دیوان اعلام می‌دارند. رئیس دیوان پرونده را جهت رسیدگی و صدور رای به شعبه هم عرض ارجاع می‌دهد.

در صورتی که رای بر مبنای اتفاق نظر نباشد، نظر اقلیت نیز در پیش‌‌نویس رأی درج مي‌شود و به امضاء آنان می‌رسد و در پرونده بایگانی می‌گردد.مقرراتی که در مرحله بدوی رعایت می‌شود در مرحله تجدیدنظر نیز جاری است مگر این که به موجب قانون ‌ترتیب دیگری مقرر شده باشد.

در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان رأی قطعی شعب دیوان را خلاف بیّن شرع یا قانون تشخیص دهند، رئیس دیوان فقط برای یک­بار با ذکر دلیل پرونده را برای رسیدگی ماهوی و صدور رای به شعبه هم عرض ارجاع می‌نماید. رأی صادر شده قطعی است. چنانچه رای قطعی موضوع این ماده از شعبه بدوی صادر شده باشد، در این صورت پرونده برای صدور رای به شعبه تجدید نظر ارجاع می‌گردد.

رسیدگی به پرونده ها در هیأت عمومی با حضور وکیل دیوان عدالت اداری

رسیدگی به پرونده ها در هیأت عمومی با حضور وکیل دیوان عدالت اداری انجام می شود. تقاضای ابطال مصوبات در هیأت عمومی دیوان، با تقدیم درخواست انجام می‌گیرد. در درخواست مذکور، تصریح به موارد زیر ضروری است:

مشخصات و اقامتگاه درخواست کننده_مشخصات مصوبه مورد اعتراض – حکم شرعی یا مواد قانونی که ادعای مغایرت مصوبه با آن شده – دلایل و جهات اعتراض از حیث مغایرت مصوبه با شرع یا قانون اساسی با سایر قوانین یا خروج از اختیارات مرجع تصویب‌کننده – امضاء یا اثر انگشت درخواست کننده

سایر مقررات مربوط به تنظیم، ارسال و ثبت دادخواست، به استثناء ذی‌نفع بودن درخواست کننده و پرداخت هزینه دادرسی، در درخواست ابطال مصوبه نیز جاری است. درخواستها توسط رئیس دیوان، به دفتر هیأت عمومی ارجاع می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره با وکیل

09124857572

Call Now Buttonبا یک کلیک تماس بگیرید
×