دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به

دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به

منظور از دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به چیست؟

منظور از دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به، تقاضای محکوم علیه به علت ناتوانی در پرداخت مبلغ حکم شده و درخواست تقسیط (قسطی کردن) آن از دادگاه است. در دعاوی مالی حقوقی شخصی طبق قانون محکوم به پرداخت مبلغی خواهد شد و در صورتی که شخص ناتوان در پرداخت آن باشد، تقاضای اعسار می نماید. اعسار به معنی ناتوانی و اثبات ناتوان بودن است. بدهی است شخصی که ادعای اعسار را دارد باید بتواند گفته خود را اثبات نماید. شرکت های تجاری و و افراد تاجر نمی توانند چنین ادعای داشته باشند. اگر خواهان اعسار ‌قسطی کردن بدهی خود را داشته باشند، باید اول اعلام ورشکستگی کنند. در این متن به رای قاضی نسبت به دادخواست و همچنین به دلایل اعسار خواهیم پرداخت.

رای قاضی پرونده درباره دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به چیست؟

زمانی که شخص اقدام به دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به می کند، قاضی پرونده ممکن است در قبال اظهار ناتوانی محکوم علیه اقدام به صدور سه حالت از رای نماید.

قسطی کردن بدهی؛ بر حسب میزان بدهی دادگاه حکم بر قسط بندی بدهی را صادر می کند و بدهکار متعهد خواهد شد تا هر ماه یا هر وقت تعیین شده مقدار وجه مشخص را به طلبکار پرداخت نماید. 

مهلت دادن به محکوم علیه؛ منظور مهلت زمانی است که بر حسب مقدار و نوع بدهی شخص از دادگاه و طلبکار خود مهلت می گیرد.

برائت موقتی تا حصول توانایی مالی؛ تا زمانی که شخص بر اساس فعالیت های اقتصادی و اشتغال به کاری و توانایی مالی داشتن رای بر برائت موقتی  بر ذمه می شود.

رای قاضی از این سه حالت فوق خارج نیست. ارائه دلایل کافی و مدارک لازم و صحت مدارک  برای اعسار از پرداخت بر تصمیم قاضی برای حکم موثر است. حال در متن زیر به دلایلی که محکوم علیه برای اعسار خود در دادگاه بیان می کند، در متن زیر به آن پرداخته ایم.

• 

دلایل اعسار و رای دادگاه درباره دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به

دلایلی که محکوم علیه برای تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به بیان می دارد. البته لازم به ذکر است تمامی دلایل موجود ضمیمیه در استشهادیه می باشند. دلایل به شرح زیر است؛

مهم ترین دلیلی که قابل استناد خواهان برای اعسار پرداخت است، استشهادیه تنظیمی می باشد.

شهادت شهود یکی دیگر از دلایلی است که برای اعسار از پرداخت استفاده می شود. البته با رعایت قوانین و ماده های قانونی در خصوص شهادت این مهم امکان پذیر است.

همچنین اثبات در عدم مالکیت اموالی یکی دیگر از دلایلی است که شخص ادعای ناتوانی در پرداخت محکوم به دارد.

همچنین اثبات دسترسی نداشتن به اموال دلیلی برای اعسار از پرداخت است.

ورشکستگی و از دست دادن اموال هم مبنی بر تقاضای اعسار از پرداخت است.

نحوه تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به

برای تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به ابتدا باید حکمی مبنی بر پرداخت بدهی صادر شود. طبق این حکم محکوم علیه باید ظرف مدت ده روز به پرداخت بدهی خود اقدام نماید. این حکم در برگه اجرائیه برای محکوم علیه فرستاده و ابلاغ می شود. شخص محکوم علیه باید طبق این برگه نسبت به پرداخت بدهی اقدام نماید. از تاریخ صدور این برگه تا ظرف  مدت سی روز شخص باید اقدام به اعسار از پرداخت نماید. برای تهیه و تنظیم  این دادخواست به صورت کتبی باید تحویل دادگاه در وقت مقرر داده شود. یکی از مفاد تنظیم دادخواست این است که شخص برای ادعای ناتوانی خود دلیل معتبری داشته باشد. در امور کیفری ارائه لیست اموال و املاک شخص ضروری است و هر راهی برای اثبات اعسار از سوی دادگاه پذیرفته خواهد شد. اما در مسائل حقوقی شخص باید اقدام به تنظیم استشهادیه نماید. به زبان ساده تر تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به همان تنظیم استشهادیه است. کسانی که برای دادخواست اعسار اموال خود را انکار می کنند و از منظر دادگاه پنهان می کنند تا مشمول اعسار از پرداخت شوند، طبق قانون دارای مجازاتی است. طبق ماده ۱۶ قانونی کسی کا اموال و املاک خود را از دادگاه پنهان می کنند، محکوم به حبس درجه هفت تعزیری می باشد. که حبس درجه هفت به معنی زندانی شدن شخص به مدت سه ماه تا شش ماه تمام است.

• 

روند قانونی تنظیم و تحویل و رسیدگی دادخواست اعسار از پرداخت

تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به مستلزم رعایت قوانین و و طی کردن روند قانونی در رسیدگی به این دادخواست است. پس از تنظیم دادخواست باید از طریق دفاتر قضایی اقدام به ثبت آن در سامانه الکتریکی نمود. چنانچه شخص مدعی در حبس باشد، این امکان برای او وجود دارد تا با تنظیم این دادخواست و تحویل آن به دفتر زندان خواستار اعسار از پرداخت شود.  دادخواست یا استشهادیه ای که تنظیم می شود باید حتما به امضاء دو شاهد رسیده باشد. لیست املاک و اموال او نیز در این دادخواست ذکر شده باشد. در تنظیم این نوع دادخواست معمولا از وکیل کمک گرفته نمی شود. زیرا مرجع فضایی این شبه به وجود خواهد آمد که اگر شخص توانایی مالی ندارد، چگونه اقدام به گرفتن وکیل برای دادخواست خود کرده است.

نتیجه گیری

در مطالب فوق عنوان شد، شخصی که از سوی دادگاه بدهکار شناخته می شود باید نسبت به پرداخت بدهی خود در کمترین زمان اقدام کند. اگر این شخص توانایی مالی را به دلیل ورشکستگی با دلیل موجه دیگر نداشته باشد، حکم دادگاه به قراری است که در ابتدا این مطلب عنوان شد. حال ممکن است برخی از این احکام بر حبس شخص بدهکار صادر شود. انصاف و اخلاق حکم می کند که در صورت اثبات ناتوانی شخص در پرداخت بدهی بهتر است این اشخاص از زندان خارج شوند. تا با فعالیت اقتصادی و اشتغال بتوانند بدهی خود را به شاکی پرداخت نماید. اما بیشتر اوقات دادگاه رای بر اعسار شخص می دهد تا با فعالیت اقتصادی یا با قسطی کردن بدهی هم بدهکار مجبور به پرداخت شود و هم شاکی یا طلبکار به مطالبه خود دست پیدا کند. کاهی قاضی پرونده برای آزاد شدن شخص از زندان حکم بر اعسار او می دهد تا طبق بیانات تصفیه بدهی صورت بگیرد.