انواع راى دادگاه حقوقى
همانگونه كه ميدانيم، احكام صادر شده از دادگاهها به دو دسته عمده آراء كيفرى و آراء حقوقى تقسيم ميشوند.
در اين نوشتار قصد داريم انواع راى دادگاه حقوقى را معرفى و توضيح مختصرى در خصوص آن ارائه نماييم. بر خلاف شكوائيههاى كيفرى كه به جهت وقوع جرمى طرح و رسيدگى مى شوند، دعاوى حقوقى به جهت مطالبه و احقاق حق طرح میشوند و در محاكم حقوقى اعم از دادگاههاى حقوقى، دادگاههاي خانواده و شوراهاى حل اختلاف مورد رسيدگى قرار ميگيرند. به طور كلي احكام و آراء دادگاههاي حقوقى در دو بخش اعلامى و تاسيسى تعريف مي شوند.
انواع راى دادگاه حقوقى از جمله راى اعلامى و راى تاسيسى
آراء اعلامى: عبارت است از مطالبه حقى كه از گذشته وجود داشته و با حكم دادگاه احراز و قابليت اجرا پيدا ميكند. مانند حكم به محكوميت خوانده به پرداخت دين (مثلاً حكم محكوميت زوج به پرداخت مهريه)
آراء تاسيسى: عبارت است از مواردي كه در گذشته وجود نداشته اما با راى دادگاه احراز ميگردد. مانند حكم ورشكستگى يا حكم اعسار، كه پس از صدور اين دسته از احكام ، شرايط حقوقى جديدي براى فرد ايجاد مىشود.
در فرايند رسيدگى به دعاوى حقوقى، باز هم با دو دسته از آراء مواجه مىشويم که عبارتند از آراء حضورى و آراء غيابي
انواع راى دادگاه حقوقى از جمله راى حضوری و رای غیابی
بر اساس ماده ٣٠٣ قانون آيين دادرسي مدنى؛ احكام صادره از دادگاهها حضورى ميباشد. مگر در مواردى كه خوانده يا وكيل وى يا نماينده قانونی خوانده يا قائم مقام او در هيچكدام از جلسات رسيدگى حضور نداشته باشند يا لايحه كتبي دفاعيه نداده باشند يا اخطاريه وقت رسيدگى دادگاه طبق ماده ٦٨ قانون آيين دادرسي مدنى به صورت واقعى ابلاغ نشده باشد.
تفاوت آراء غيابي با آراء حضورى در امكان واخواهی نسبت به راى است. اگر راي به صورت غيابي صادر شده باشد، شخص محكوم از زمان ابلاغ راى دادگاه ٢٠ روز مهلت واخواهى دارد. اگر محكوم در مهلت مقرر قانونى درخواست واخواهى از دادگاه صادر كننده راى نمايد، دادگاه موظف به پذيرش واخواهى و رسيدگى به آن مىباشد. پس از پايان مهلت واخواهى كه بيست روز از زمان ابلاغ مىباشد، محكوم بيست روز هم مهلت تجديد نظر خواهى دارد. مرحله تجديد نظر خواهى در آراء غيابي و حضورى يكسان است.
لازم به ذكر است مهلت ٢٠ روزه در واخواهى مربوط به اشخاص مقيم كشور است. افرادي كه مقيم خارج از كشور هستند براى واخواهى ٢ ماه از تاريخ ابلاغ واقعى مهلت دارند.
در هر دو حالت، واخواهى خارج از مهلت قانونى پذيرفته نيست مگر اينكه محكوم عليه ثابت نمايد عدم اقدام به واسطه عذر موجه بوده كه عذر موجه هم عبارت است از؛
بيمارى و مرضى كه مانع از حركت باشد.
فوت پدر يا مادر يا همسر يا يكى از فرزندان
بروز حوادثى مانند سيل، زلزله، آتش سوزى و… كه امكان واخواهى را سلب نمايد.
محكوم عليه در حبس يا بازداشت باشد.
انواع راى دادگاه حقوقى از جمله احكام قطعى و غير قطعى
دسته ديگر از انواع راى دادگاه حقوقى، احكام قطعى و غير قطعى ميباشند. احکام زیر قطعی محسوب میشوند.
تمام حكمهاى حضورى صادر شده در دادگاه تجديد نظر كه حضورى بوده باشد.
احكامى كه قابل واخواهى و تجديد نظر خواهى نباشد.
احكامى كه مهلت واخواهى و تجديد نظر خواهى از آن گذشته باشد.
لازم به ذکر است که آراء صادر شده از دادگاه بدوى و آراء شوراى حل اختلاف غير قطعى است.
انواع راى دادگاه حقوقى از جمله حكم نهايي و حكم غير نهايي
دسته ديگر از آراء، احكام نهايي و غير نهايي هستند؛
حكم نهايي، حكمى است كه قابليت فرجام خواهى در ديوان عالي كشور را نداشته باشد يا در ديوان عالي كشور مطرح و راى صادره از دادگاه تجديد نظر ابرام (تاييد) شده باشد. در اين نوع از احكام صرفاً امكان درخواست اعاده دادرسي وجود دارد. در مقابل احكامى كه طبق قانون قابليت فرجام خواهى در ديوان عالي كشور را داشته باشند و مهلت مقرر در قانون سپرى نشده باشد احكام غير نهايي هستند.
انواع راى دادگاه حقوقى از جمله احكام لازم الاجرا و غير لازم الاجرا
در میان انواع راى دادگاه حقوقى ، دو نوع حكم دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از:
احكام لازم الاجرا: در اين احكام، محكوم عليه (كسي كه حكم بر عليه او صادر شده)، طبق راى دادگاه، محكوم به انجام عملي است. مانند محكوميت به پرداخت مهريه، محكوميت به پرداخت ديه، محكوميت به تنظيم سند، محكوميت به تخليه ملك و… که در اين موارد ميبايستى حكم قطعي شده باشد.
محكوم له (كسي كه حكم به نفع او صادر شده)، پس از سپرى شدن مهلتهاى قانونى با مراجعه به اجراى احكام دادگسترى، درخواست صدور اجرائيه مینمايد.
احكام غير لازم الاجرا: در نقطه مقابل احکام لازم الاجراء، احكام غير لازم الاجرا ميباشند كه قابليت اجرا ندارند. مثال اين دسته از احكام ميتواند حكم به تخليه ملكى باشد كه قبل از قطعيت حكم، تخليه شده يا بر اثر علتى ملك از بين رفته باشد. مثال دیگر، محكوميت به پرداخت مهريه كه قبل از قطعيت حكم خوانده و خواهان به توافق رسيده باشند و سندى دال بر رضايت وجود داشته باشد.
انواع راى دادگاه حقوقى (2)
بررسی قرارها در مبحث انواع راى دادگاه حقوقى
تصميمات ديگرى كه در دادگاههای حقوقى گرفته ميشوند قرارها هستند. قرارها عبارتند از؛ تصميمات قضايي كه مرجع قضايي به جهت تكميل تحقيقات يا كشف ادله يا روشن شدن موضوعى خاص ميگيرد. اقسام مختلف قرارها عبارتند از:
قرار مقدماتى: از جمله قرارهای مقدماتی میتوان به ارجاع پرونده به كارشناس رسمى دادگسترى يا تحقيق و معاينه محلي يا استماع گواهى و شهادت شاهدان يا اتيان سوگند، اشاره کرد.
قرار نهايي: این قرارها عبارتند از؛
مواردى كه منجر به رد دعوى ميشود.
مواردى كه خواهان اهليت طرح دعوى را نداشته باشد.
مواردى كه خواهان دادخواست يا دعوى خود را مسترد نموده باشد.
و…
قرار موقتى: قرارهای موقتی عبارتند از: قرار عدم صلاحيت، قرار امتناع از رسيدگى و قرار اناطه
در اين موارد، رسيدگى پرونده مطرح شده موقتاً متوقف ميشود. در قرار عدم صلاحيت، با ارجاع پرونده به دادگاه صالح رسيدگى ادامه پيدا ميكند. در قرار امتناع از رسيدگى كه به دلایل قانونى، قاضى تعيين شده از رسيدگى به پرونده امتناع مينمايد با ارجاع پرونده به شعبه ديگر رسيدگى ادامه پيدا ميكند. از موارد قانونى كه قاضى ميتواند از رسيدگى امتناع كند، قرابت و خويشاوندى با يكى از طرفين دعوى يا ذينفع بودن قاضى در اصل دعوى ميباشد.
قرار توقیفی: قرار تامين خواسته يا قرار توقيف اموال از موارد قرارهاى توقيفى است. در مواردى كه بيم از بين رفتن مالي وجود داشته باشد، خواهان ضمن تقديم دادخواست، درخواست توقيف مال را نيز به دادگاه ارائه مينمايد. مثال اين مورد توقيف مهريه است. مورد ديگر قرار تامين خواسته ميباشد. در مواردى كه بيم آن ميرود که محكوم عليه به جهت فرار از اجراى حكم دادگاه، اقدام به انتقال يا مخفى كردن اموال خود نمايد، خواهان ضمن تقديم دادخواست، درخواست توقيف مالي را به عنوان تامين خواسته به دادگاه ارائه مىنمايد.
از جمله مواردى كه به جهت آن درخواست صدور قرار تامين خواسته مينمايند، مطالبه مهريه يا مطالبه وجه چك ميباشد. در قرار تامين خواسته ميبايستى دعوا مستند به سند رسمى باشد. (مثلاً مهريه مستند به عقد نامه، و مطالبه وجه مستند به چك است.) در پايان بايد گفت ورود به هر يك از انواع دعاوى، مستلزم آگاهى و دانش كافيست. هر چند در اين نوشتار تلاش شد مختصرى از انواع راى دادگاه حقوقى بيان و توضيحاتى در مورد آن ارائه شود، اما منطقىترين راه، براى رسيدن به نتيجه درست و مطلوب مراجعه به افراد متخصص و كارشناس است.