اجازه پدر برای ازدواج
ازدواج یکی از موضوعاتی می باشد که اهمیت آن مربوط به چند دهه اخیر نیست و در تمامی جوامع از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است. حال ممکن است رسوم و رسومات و آداب ازدواج در همه جوامع یکسان نباشد. در جوامع اسلامی بخصوص در ایران اجازه پدر برای ازدواج یکی از شروط اصلی در ازدواج است و اذن پدر علاوه بر اینکه جزء قوانین ازدواج است نشانه ی احترام به والدین است و مشورت کردن با آن ها به معنی قدردان بودن فرزندان از زحمات والدین می باشد.
تصمیم گیری برای ازدواج یکی از مهمترین و اصلی ترین تصمیمات در زندگی هر فردی می باشد و بر اساس قانون مدنی دختران باکره برای ازدواج موقت و دائم به اجازه ولی نیاز است.
اجازه پدر برای ازدواج (2)
اهمیت اجازه پدر برای ازدواج
بر اساس ماده 1043 قانون مدنی ” نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.” در واقع قانون اذن پدر در ازدواج از فقه مقدس اسلام گرفته شده است و اگر پدر در قید حیات نباشد این اجازه را جد پدری باید صادر کند. حال فرقی نمی کند دختر به سن قانونی ازدواج رسیده باشد یا خیر؟
اجازه پدر برای ازدواج در بیشتر کشورهایی که نگرش اسلامی دارند رایج است و این اذن را نوعی حمایت از دختران و پیشگیری از سوءاستفاده های احتمالی می دانند. تا زمانی که این اجازه صادر نشود دختر باکره حق ازدواج نخواهد داشت. اگر یک سردفتر بخواهد در اینگونه موارد تخلف کند و بدون اجازه پدر عقدی را جاری کند در واقع آن عقد باطل است و دفتر از ادامه فعالیت ممنوع خواهد شد. اما بعدها قانونگذاران شرایطی را معرفی کردند که اگر فرد یکی از این شرایط را داشته باشد می تواند بدون اجازه پدر ازدواج کند.
یکی از رایج ترین مواردی که باعث می شود پدران اجازه ازدواج را ندهند این است که مخالف ازدواج دختر با فرد مورد نظر است و این مسئله موجب بروز اختلافاتی هم خواهد شد. برای رفع این مشکلات و رسیدن به یک نتیجه مطلوب بهتر است حتما با یک مشاور خانواده صحبت شود.
اجازه پدر برای ازدواج (3)
در چه مواردی برای ازدواج اجازه پدر لازم نیست؟
همانطور که در ماده 1043 قانون مدنی صراحتا به موضوع اجازه پدر برای ازدواج پرداخته شده است اما در برخی موارد دادگاه با در نظر گرفتن شرایط دختر و پسر حکم ازدواج آن ها بدون اجازه ولی را صادر می کند و با این حکم می توانند در دفاتر ثبت ازدواج به صورت قانونی عقد نکاح را جاری کنند و ازدواج خود را ثبت نمایند.
در برخی از مواردی قانونگذار برای ازدواج اجازه پدر را شرط اصلی و قطعی ازدواج نمی داند و اگر دختر دارای یکی از این موارد باشد می تواند بدون اجازه ولی ازدواج کند.
از بین رفتن پرده بکارت در رابطه غیر شرعی: همانطور که در قانون آمده است اولین مسئله در ازدواج بدون اجازه پدر موضوع باکرگی زن است. در قانون اسلامی دختران که هنوز رابطه جنسی با جنس مخالف نداشته اند باکره هستند و در قانون ازدواج این دختران منوط به اجازه پدر است. حال اگر دختر در اثر ضربات و جراحاتی غیر از رابطه جنسی پرده بکارت او زایل شود در واقع باکره محسوب می شود. یا ممکن است دختری در دوران عقد از نامزد خود جدا شود و باکره باشد و برای بار دوم بخواهد ازدواج کند باز هم به اجازه پدر برای ازدواج نیاز دارد. اما در برخی موارد دختران در اثر روابط جنسی خارج از چارچوب پرده بکارت خود را از دست می دهند. در این افراد ازدواج بدون اذن پدر هم انجام می شود و دختر از طریق قانون و قضا برای ازدواج اقدام می کند.
گاها مشاهده کرده ایم که پدر بدون هیچ گونه دلیل موجهی با ازدواج دختر مخالف است در این صورت اگر نتواند دلیل منطقی و معینی ارائه کند دختر می تواند از دادگاه برگه بگیرد و بدون اجازه پدر ازدواج کند.
در پاره ای از مواقع انتظارات غیر معقول از پسر و یا شرط و شروط های غیر منطقی سد راه ازدواج می شود اگر دادگاه تشخیص صلاحیت دهد که طرفین ازدواج هم کفو هم هستند مجوز ازدواج را صادر می کند. درگذشته به پدر 15 روز فرصت داده می شد تا به دادگاه بیاید و دلایل عدم رضایت خود را اعلام کند اما در حال حاضر این قانون برداشته شده است.
دخترانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد و همچنین 5 سال سابقه بیمه باشند با مصلحت دادگاه می توانند بدون اجازه پدر اقدام به ازدواج کنند.
گاها ممکن است پدر یا جد پدری هیچ کدام در قید حیات نباشند در این صورت این اجازه را دادگاه برای ازدواج صادر می کند و اجازه مادر در این شرایط اصلا مورد قبول نخواهد بود.
اگر پدر مجنون باشد حق دخالت در ازدواج دختر از او ساقط می شود.
گاها در یک ازدواج پدر راضی نیست و اجازه این ازدواج را نمی دهد اما جد پدری راضی است پس با اذن جد پدری می توان ازدواج کرد.
اگر دختر سن بالای سی سال داشته باشد به معنی این است که قدرت تشخیص مصلحت بالایی دارد و میتواند برای ازدواج خود تصمیم درست را بگیرد پس اجازه خود دختر برای ازدواج کافی است.
اگر پدر دختر سفیه باشد در واقع نتواند مدیریت صحیح مالی داشته باشد و مال خود را در راه های بیهوده ای صرف کند اجازه او برای ازدواج دختر لازم نیست.
در قانون مدنی بیان شده است که در صورتی که پدر دختر محجور باشد یعنی از انجام برخی از اعمال حقوقی منع شده باشد و ولی یا قیم سرپرستی اعمال او را بر عهده داشته باشند در این صورت دختر اگر باکره هم باشد به اذن پدر برای ازدواج نیاز نخواهد داشت.
زمانی که دختر مطلقه است حال فرقی نمی کند که شوهر او فوت شده باشد یا اینکه طلاق گرفته باشد در این صورت می تواند بدون اجازه پدر برای ازدواج مجدد اقدام کند..
