وکالت در توکیل

وکالت در توکیل

آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفته اید که برای پیگیری یک امر به یک وکیل وکالت دهید؟

چقدر وکالت دادن به وکیل توانسته است باعث تسریع پرونده شما است؟

آیا در وکالت در توکیل می توان اختیارات وکیل را محدود کرد؟

 وکالت در توکیل چیست و چه زمانی موکل به وکیل حق توکیل می دهد؟

قبل از هر چیزی بهتر است با مفهوم وکالت آشنا شوید تا بهتر بتوانید موضوع اصلی را درک کنید. بر اساس قانون  مدنی زمانی که یک شخص برای انجام امری یک وکیل یا یک شخص دیگر را نایب خود می کند و قراردادی را بین خودشان تنظیم می کنند. در واقع نمایندگی انجام یک کار به یک شخص دیگر را وکالت می گویند. شما می تواند برای امورات مختلفی از قبیل خرید و فروش، تجارت، ازدواج و طلاق، تاسیس یک کار جدید و … به یک وکیل، وکالت دهید و خودتان را از مراحل پیچیده و اداری این کارها دور کنید. وکلایی که برای این امر انتخاب می کنید هر کدام در حوزه بخصوصی تخصص دارند به طور مثال وکیل طلاق یا وکیل امور مالی تخصص های متفاوتی دارند و اقدامات هر کدام در حوزه ی تخصصی خودشان است. زمانی که شما یک وکیل یا یک نماینده انتخاب می کنید دقیقا مانند آن است که خودتان شخصا مراحل را طی کرده باشید و وکیل نقش یک واسطه را دارد.

• 

وکالت در توکیل چیست؟

عمل وکالت در توکیل زمانی اتفاق می افتد که خود وکیل بخواهد برای یک سری امور خاص وکیل دیگری را انتخاب کند. معمولا افراد برای انتخاب وکیل حساسیت های بالایی را به خرج می دهند چون موفقیت یک پرونده و نتیجه بخشی موفق آن به عملکرد یک وکیل بستگی دارد. اگر شما بتوانید یک وکیل با تجربه و متخصص را انتخاب کند در واقع نصف راه را با موفقیت طی کرده اید. از آنجا که وکلا هر کدام در یک زمینه خاصی متخصص هستند پس ممکن است تجربه کافی و یا تخصص لازم برای برخی از امورات را نداشته باشند در این شرایط موکل به وکیل خود اجازه می دهد تا در شرایط خاص و برای موضوعات خاصی خودش یک وکیل را انتخاب کند، در قانون مدنی به این عمل وکالت در توکیل گفته می شود.

همانطور که گفته شد موکل باید این اجازه را به وکیل بدهد که حق انتخاب یک وکیل دیگر را دارد یا خیر؟ اما گاها وکلا بدون مشورت با موکل یک وکیل دیگر را برای پیگیری پرونده انتخاب می کنند در چنین شرایطی اگر موکل دچار خسارت شود مسئولیت این خسارت بر عهده وکیل خواهد بود.

با توجه به حساسیت بالایی که شخصیت وکیل دارد پس واگذار کردن این امر به دیگران بدون اجازه موکل جرم محسوب می شود و خلاف قانون است. پس اگر موکل یک امری را به یک وکیل خاص واگذار می کند وکیل باید خودش شخصا پیگیری های لازم را انجام دهد. زمانی که قرارداد وکالت تنظیم می شود موکل می تواند رضایت خود را به وکالت در توکیل امضا کند و علل این وکالت دقیقا در قراردادهای اولیه درج شود.

معمولا وکلا برای بالا بردن سابقه خود و موفقیت پرونده ها  هر قدمی که در این راه بر می دارند کاملا حساب شده و دقیق است و مراحل کاملا بر اساس مصلحت موکل در نظر گرفته می شود. اما اگر وکیل متوجه شود که در یک بخش تخصص چندانی ندارد می تواند با مشورت کردن و اجازه گرفتن از موکل به یک وکیل متخصص مراجعه کند تا امورات مشخص شده با دید تخصصی بررسی شوند.

به طور مثال زمانی که شما قصد انجام تجارت بین المللی را دارید ممکن است هیچ دانشی در خصوص تجارت بین الملل نداشته باشید و پروسه پرونده ناقص پیش برود برای این کار وکالت در توکیل می تواند شرایط را به شکل و شمایل بهتری تغییر دهد. وکلایی که دارای تخصص در حقوق بین الملل و قراردادهای بین المللی

برای مثال ممکن است قرارداد وکالت برای اداره امور مالی موکل منعقد شده باشد که انجام یکی از موارد این امر نیاز به تخصص داشته باشد مثل یک قرارداد فروش یک مال به صورت بین‌المللی که نیازمند رعایت شرایط قرارداد طبق قانون های مربوطه است، انجام چنین معامله ‌ای نیازمند مطلع بودن وکیل از قوانین بین‌المللی است که ممکن است وکیلی منتخب موکل اطلاعی در آن زمینه نداشته‌ باشد و برای انجام هر چه بهتر چنین معامله‌ای، انعقاد آن را به وکیلی که تخصص در حقوق بین‌الملل و قراردادهای بین‌المللی دارد، بسپارد.

• 

حالت های مختلف وکالت در توکیل

زمانی که یک وکیل حق وکالت دادن پیدا می کند در واقع به این حالت وکالت در توکیل می گویند که این وکالت دادن در دو حالت اتفاق می افتد. حالت اول زمانی است که مثلا یک فرد یک پرونده طلاق دارد و از آنجا که هیچ گونه وکیل متخصصی در این خصوص نمی شناسد که به یک وکیل دیگر که تخصص او در یک حوزه دیگر است وکالت می دهد و پس از وکالت دادن به او حق توکیل هم می دهد تا برای او یک وکیل طلاق متخصص انتخاب کند. در این شرایط ممکن است برای بسیاری از افراد این سوال پیش بیایید که وظیفه وکیل اول چیست و آیا لازم است تا پایان دعوا همچنان قرارداد آن ها باقی بماند؟ زمانی که وکیل دوم انتخاب می شود و یا به اصطلاح حقوقی تفویض وکالت انجام می شود در واقع کار وکیل اول تمام شده است و هیچ لزومی به ادامه دادن قرارداد وکالت نیست و می توان آن را تمام کرد و موکل و وکیل دوم کار پرونده را رسیدگی و پیگیری می کنند.

اما در برخی موارد وکیل برای رسیدگی به یک پرونده نیاز به کمک یک وکیل دیگر دارد. به طور مثال بخش هایی از پرونده نیاز به تخصص  بیشتر دارد و از حدود اختیارات و دانش وکیل فعلی خارج است در این صورت موکل این حق را به وکیل می دهد تا یک وکیل دیگر را انتخاب کند. در این شرایط اختیارات وکیل تا حدودی سبک تر می شود و می تواند پیگیری پرونده را سریع تر انجام دهد. در واقع زمانی که وکیل از یک وکیل کمکی استفاده می کند در واقع وکیل اصلی موکل همان وکیل اول است و اگر در جریان پرونده ضرر و زیانی عمدی به موکل وارد شود وکیل اول ملزم به پرداخت آن است. نکته دیگری که وجود دارد این است که هیچ گونه رابطه ای بین موکل و وکیل دوم وجود ندارد و هیچ قراردادی بین این دو نفر منعقد نشده است و تنها موکل با وکیل اول و اصلی قرارداد خود را تنظیم کرده است.